عملیات انتحاری در اسلام چه حکمی داره؟ در پورتال جامع فرانیاز فراترازنیاز هر ایرانی

عملیات انتحاری در اسلام چه حکمی داره؟

عملیات انتحاری در اسلام چه حکمی داره؟

عملیات انتحاری در اسلام چه حکمی داره؟ عملیات انتحاری در اسلام چه حکمی داره؟ عملیات انتحاری در اسلام چه حکمی داره؟

 

عملیات انتحاری در اسلام چه حکمی داره؟

اگر جایز نیست بصورت مطلق

خب هیچ، اما اگر در مواردی جایز است چه جوریاس که فلسطینیا این کارو

میکنن بهشون میگن شهید و مثلا داعش اینکارو بکنه میگن جهنمی شد …‌؟

یکی از روش‌های دشمنان انسان و انسانیت و نیز اسلام و مسلمین این است

که گاه از مشترکات لفظی سوء استفاده می‌کنند و گاه از مشترکات و شباهت‌ها فیزیکی.

گاه از تشابه واژه و لفظ سوء استفاده می‌کنند و گاه از تشابه ظاهر عمل.

بعد ایجاد شبهه می‌کنند که چطور شد، همین عمل آنجا خوب بود و اینجا بد؟!

اتفاقاً کلید بحث و کار همین جاست. شکل ظاهر نماز مؤمن و منافق یک شکل است،

و چه بسا کافر یا منافق یا معاند با اسلام و یا به تعبیر امروز گرویده به اسلام امریکایی و انگلیسی،

نمازی بسیار صحیح‌تر، با تلفظ بهتر، در جماعت و در صحن مسجدالحرام به

جای آورد و همان نماز او را در گمراه‌تر کرده و مستقیم وارد جهنم نماید.

آیا می‌توان گفت: چون مؤمن و منافق، هر دو تحت لوای اسلام درآمدند، هر دو نماز خواندند،

و اتفاقاً نماز منافق قشنگ‌تر هم بود، پس یا نماز مطلقاً حرام اعلام شود و یا نماز هر دو فضیلت و عبادت محسوب گردد؟

 

انتحار و استشهاد:

شکل ظاهری «انتحار و استشهاد» می‌تواند مشابه باشد، اما خیلی فرق است

بین خودکشی با شهادت طلبی یا عملیاتی شهادت طلبانه.

در اصطلاحات فقهی نیز فرق بسیاری است بین «انتحار» به معنای خودکشی و «اسشهاد» به معنای شهادت‌طلبی.

نه تنها در «انتحار و استشهاد»، بلکه در هر جنگی، از دو طرف کشته می‌شوند،

اغلب به یک شکل هم کشته می‌شوند، هر دو نیز جان و مال را به میدان آورده‌اند،

اما یکی شهید می‌شود و دیگری به درک واصل می‌گردد.

 

فقه:

از این رو به کارگیری لفظ «عملیات انتحاری» به صورت مشابه برای هر دو مورد،

غلط و شاید یک حقه در جنگ نرم است. چرا که «انتحار» یک مقوله است و تعریف

خود را دارد و «استشهاد» یک مقوله دیگر و تعریف خود را دارد. پس اگر از فقیه

بپرسید: «عملیات انتحاری» یک پاسخ می‌دهد و اگر بپرسید: «عملیات استشهادی»

پاسخ دیگری می‌دهد. مگر این که با ذکر مثال و مصداق، بداند منظور سائل

از علمیات انتحاری، همان عملیات استشهادی می‌باشد.

*- انتحار (خودکشی) به هر شکل و نامی که باشد، حرام است.

*- استشهاد (شهادت طلبی) در شرایط خود نه تنها یک فضیلت است، بلکه گاه

واجب کفایی نیز می‌شود. بدیهی است اگر دفاع از اسلام و مسلمین منوط به عملیات استشهادی باشد،

و راه دیگری که در جنگ‌ها معمول است باقی نمانده باشد، وظیفه هر کس است

که جان خود را فدای دینش کند. از این رو حضرت امام خمینی رحمه‌الله علیه،

درباره مقام و منزلت شهید فهمیده (ره) می‌فرمایند: «رهبر ما آن طفل سیزده

ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صد‌ها زبان و قلم بزرگ‌تر است

با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید»

*- از آیت‌الله فاضل لنکرانی استفتاء شد که «آیا جایز است که براى کشتن

دیگران دست به انتحار بزنیم؛ مثل عملیات‏هاى انتحارى ملت فلسطین؟»

(دقت کنید که کلمه انتحار آمده، اما با مثل و مصداق فلسطینی، منظور بیان شده است).

ایشان در پاسخ نوشته‏اند: «مسئله فلسطین، مسئله دفاع است و دفاع از

خود و حریم و ناموس و کیان اسلام به هر نحوى که باشد، جایز است.»

بدیهی است که در عملیات استشهادی، هیچ گاه مردم کوچه و بازار، هدف قرار نمی‌گیرند،

اما در عملیات انتحاری امثال داعشی‌ها، ترور کور برای ایجاد رعب و وحشت و ناامنی،

آن هم علیه مسلمانان هدف می‌باشد. حال آیا می‌توان عملیات استشهادی

فلسطینی را با عملیات انتحاری داعشی مقایسه کرد؟

 

داعش هم می‌گوید برای اسلام است:

پرسیده شده: اگر برای اسلام بودن دلیل بر حلیت می‌شود، داعشی هم می‌گوید برای اسلام است؟!

در تاریخ اسلام، همه مستکبران و جنایتکاران، نام “اسلام” را حمل کردند.

خوارج نیز حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به نام “اسلام” ترور کردند –

حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز تحت همین عنوان (بهانه) مورد آن ظلم‌های قرار گرفت –

امام حسین و امام حسین علیهماالسلام را نیز به نام “اسلام” ترور کرده و به شهادت رساندند.

از حکومت‌های اموی و عباسی گرفته تا وهابیت امروز، همه تحت لوای اسلام،

قرآن را بر سرنیزه کرده‌اند… امروز نیز امریکا و انگلیس و اسرائیل، القاعده،

طالبان، تکفیری، سلفی، داعش و سایر گروهک‌های تروریستیِ دست پرورده‌ی

خود را به نام “اسلام” به جان مسلمین انداخته‌اند و همان‌ها را نیز دلیل برای ترویج “اسلام‌هراسی” گرفته‌اند.

عملیات انتحاری در اسلام چه حکمی داره؟ عملیات انتحاری در اسلام چه حکمی داره؟ عملیات انتحاری در اسلام چه حکمی داره؟

پس، آیا همین که لفظ اسلام آمد، همه یکسان می‌شوند؟!

اسلام بی محور، ملاک و فقه نیست:

اما “اسلام” یک لفظ نیست که برخی بتوانند با سوء استفاده از “اشتراک لفظی”،

تحت لوای اسلام هر کاری بکنند. بلکه تعریف دارد، اصول و فروع دارد، قرآن و سنّت دارد،

فقه و احکام دارد، امامت و ولایت دارد …، مضافاً بر این که “عقل” را حجت می‌داند

و “تقوا” را تنها شاخصه‌ی فضیلت و برتری بر می‌شمرد.

پس چنین نیست که تا کسی جنایتی کرد و گفت “اسلام”، همه گیج شوند که

“ای بابا، این هم که می‌گوید اسلام، پس فرقش چیست؟ چرا این را مجاهد و آن را تروریست می‌گویند؟

چرا کشته این شهید و کشته‌ی آن جهنمی است و …؟»

به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام گفتند: شما داعیه حق دارید و طلحه

و زبیر نیز ادعا حقانیت دارند، پس ما از کجا بفهمیم؟! ایشان فرمودند:

«شما اول بروید حق را بشناسید، بعد اهلش را خواهید شناخت.»

تعریف اسلام چیست؟ شاخصه‌های مسلمان چیست؟ آیا داعشی‌ها مسلمان هستند؟

آیا وهابی‌ها مسلمان هستند؟ آیا این گروهک‌ها را امریکا و انگلیس تأسیس نکرده‌اند؟

آیا آنها را تجهیز نکرده‌اند؟ آیا توسط امریکا، متحدین اروپایی، شیوخ عرب و ترکیه تجهیز نشده‌اند؟

آیا به جز مسلمان کُشی کار دیگری هم کرده‌اند؟ آیا ترورهای کور آنها «تحت عنوان عملیات انتحاری یا …»

در شرع مقدس و احکام فقهی شیعه و سنّی جایز است؟ آیا بریدن سر مردم بی‌دفاع

در شهرها و روستاها، کشتار کودکان، فوتبال با سرهای بریده، مُثله کردن و حمله به کشورهای

اسلامی چون عراق و سوریه، بمب گذاری در معابر عمومی، مساجد،

گذر زائران و نمازگزاران … و خلاصه جاده صاف‌کنی برای حضور نظامی امریکا و انگلیس

و اسرائیل [به بهانه مبارزه با تروریسمی که خودشان پایه‌گزار آن بوده و مقوم او هستند]، بویی از اسلام می‌دهد؟!

پس اول باید اسلام را شناخت و بعد به دنبال اهلش رفت.

*- حالا ببینید که این چه ترفند و ظلم بزرگی است که بگویند:

«یا باید عملیات استشهادی مطلقاً حرام باشد تا برخی از عملیات فلسطینی‌ها که گاه چاره‌ی

دیگری برای دفاع ندارند محکوم شود، یا عملیات انتخاری داعشی‌ها نیز ممدوح

شمرده شود و کشته‌ی آنها نیز شهید قلمداد گردد؟!»

*- درست مثل این است که بگویند: یا شمشیر زدن امام حسین و حضرت عباس

و حضرت علی اکبر و … علیهم السلام محکوم شود، یا اگر ممدوح است، فضیلت و شهادت است،

شمشیر زدن ابن زیاد، عمر سعد، شمر و سپاهیان‌شان نیز باید فضیلت شمرده شود

و کشته آنها نیز شهید محسوب گردد، چون هر دو دم از اسلام می‌زدند.

 

منبع : x-shobhe.com

Save