دسته: سرگرمی
سرگرمی درپورتال جامع فرانیاز فراترازنیاز هرایرانی
سرگرمی چیست؟
در گذشته مردم چگونه خود را سرگرم میکردهاند؟
آیا وجود تفریحات و سرگرمیها ضرورت دارد؟
آیا میتوان در برابر سیل بنیانکن تفریحات و سرگرمیهای غربی
به خصوص آمریکایی که بنیان فرهنگ و خانواده را در جهان تهدید میکند، ایستاد؟
آنچه ذکر شد، تنها بخشی از سؤالاتی است
که از سوی نویسنده، هوشمندانه مطرح میشود
و زوایای پنهان این موضوع را مورد دقت نظر قرار میدهد.
در سالهای اخیر، بخش رو به افزایشی از تفریحات شایع در جهان اسلام،
از غرب و به خصوص ایالات متحدة آمریکا وارد شده است.
این امر، سؤالی را در این زمینه برانگیخته است
که «آیا چنین تفریحاتی برای خانوادهها و جوامع مسلمان مناسب است یا خیر؟»
و به نحو اساسیتری، سؤالاتی در مورد ماهیت تفریح و سرگرمی
و شکلها و صورتهایی که این امر برای مسلمانان میتواند
پیدا کند، مطرح شده است.
برای فهم این مطلب، پیش از همه باید گفت
که تهاجم تفریحات و سرگرمیهای آمریکایی به جهان اسلام
بر مبنای اتفاق صورت نگرفته است.
این امر، حاصل یک سیاستگذاری است
و بخش مهمی از این سسیاستگذاری را اقتصاد به خود اختصاص میدهد.
پس از تسلیحات، بزرگترین تولید صادراتی ایالات متحده مربوط
به تفریحات و سرگرمی است.
این امر نشاندهندة اهمیت سیاستگذاری در اقتصاد تفریحات و سرگرمی است که جدای از مباحث زیباشناسی و محتوایی باید مورد تحلیل واقع شود.
به طور قطع، نگرانیهایی در مورد برنامههای معروف آمریکا
مانند «Bay watch and Friends» وجود دارد،
اما باید جدای از محتوای این برنامهها، سؤال کاملاً اساسیای را مورد توجه قرار داد:
«تفریح و سرگرمی چیست؟»
تفریح و سرگرمی در گذشته، کاری بوده است
که افراد برای یکدیگر انجام میدادهاند و کاملاً وابسته به مفهوم مهماننوازی و مهربانی در مورد میهمانها بوده است.
بعدها تفریح و سرگرمی با ماهیت جوامع گره خورد
و با توجه به اشکال تفریح، توسط افراد مختلف و در زمانها و مکانهای مختلف،
انواع متفاوتی از آن مورد استقبال قرار گرفت.
در مجموع، این امر اکنون ارتباط چندانی با گذشته خود ندارد،
زیرا در حال حاضر، هنگامی که افراد از تفریح و سرگرمی حرف میزنند،
بیشتر منظورشان محصولات رسانههای جمعی است که از طریق بازار جهانی مانند بسیاری دیگر از کالاها به فروش میرسد.
بنابراین سؤال اصلی این است که چگونه مردم ـ
که مسلمانان را هم در بر میگیرد ـ چنین پدیدهای را به یک تجارت جهانی تبدیل کردهاند که بیش از همه چیز، به سود اقتصادی توجه دارد؟
چرا این اتفاق افتاد؟
از این مهمتر، آیا اَشکال قدیمیتر تفریح و سرگرمی میتوانند
خود را از انحصار غولهای رسانهای که به نظر میرسد
همه چیز را کنترل میکنند، نجات دهند
و از این سؤال با اهمیتتر اینکه آیا افراد میتوانند
قابلیت تفریح کردنن و ایجاد سرگرمیهای شخصی خود
را خارج از ماتریکس شرکتها حفظ کنند؟
در یک سطح، چنین سؤالات مهمی نیازمند مباحثی طولانی و تعمق فراوان است،
اما راههای مختلفی برای نظر کردن به این مسئله وجود دارد.
در جهان مدرن، اکثر آنچه تفریح و سرگرمی شناخته میشود،
با مصرفگرایی رابطه دارد. حتی بازیها و اسباببازیهایی که فایدة اندکی برای رشد مغزی کودکان دارند از این قاعده مستثنی نیستند.
والدین اغلب نمیتوانند کمکی برای فرزندان خود که در معرض تفریحات و سرگرمیهای عمومی هستند، انجام دهند
و حفاظت از کودکانی که بیشتر در محیطهای خارج از خانه به سر میبرند
نیز سخت است. مسلمانان مانند اکثر انسانهایی که به سبک و سیاق مدرن زندگی میکنند، مصرفکنندة تفریحات و سرگرمیهای دیگران شدهاند.
به نوعی، این امر به آسیبشناسی دنیای مدرن باز میگردد و به نظر میرسد
که اوضاع در این زمینه رو به وخامت میرود.
در گذشته انسانها راههای مختلفی برای سرگرم کردن خود و دیگران مییافتن
د و معمولاً این امر شامل نوعی از فعالیتهای اجتماعی بود.
در حال حاضر، انسانها این فعالیت خانوادگی و محلی بسیار مهم را به تولیدکنندگانی که از آنها دور هستند، واگذار کردهاند.
علاج و چارة این مشکل، ساده و در عین حال دشوار است.
بخش سادة راه حل این است که از مصرفزدگی و مصرف محوری جلوگیری کنیم
و به سادگی از کنار آن عبور کنیم.
در واقع، هیچکس دیگری را به مصرف مجبور نکرده است.
فرض کنیم چقدر مضحک خواهد بود اگر کسی را به زور اسلحه مجبور به خریدن جدیدترین اسباببازیها و… کنند
و یا فردی را با بستن به صندلی، هر شب مجبور به تماشای تلویزیون کنند
و به این ترتیب، افراد به طور خودخواسته و داوطلبانه،
تواناییهایشان را در سرگرم کردن یکدیگر به تولیدکنندگانی که حاضر نیستند
و با آنها روبرو نمیشوند، واگذار کنند.
بنابراین بخش ساده و راحت راهحل این است
که بگوییم: «اهمیت نده و از کنار آن به سادگی بگذر»،
امّا بخش مشکل راهحل این است که به این سؤال اساسی جواب بدهیم که «بعد چی؟»
بعد از آنکه تلویزیون خاموش شد، اسباببازیهای پلاستیکی را در سطل آشغال ریختیم و کامپیوترها و اسباب و ابزارها را کنار گذاشتیم، آن وقت چه؟
این سؤال ما را به بحث از فرهنگ تولیدی مسلمانان و نه صرفاً فرهنگ مصرفی و مصرف فرهنگی رهبری میکند که آیا برای مسلمانان ممکن است
که به جای بردگی بیشتر در ماشین مصرفی شرکتها، هرآنچه را از فرهنگ منطقهای خودشان باقی مانده است
که میتواند احساس رضایتمندی و شادی ایجاد کند،
از خطر نابودی حفظ کنند تا از این طریق جای خالیای را که قطعاً بسیاری با از دست دادن ماشینهای برقی سرگرمی، احساس خواهند کرد، پر کنند؟
هرچه زودتر ما بتوانیم به این سؤال و امکان یا عدم امکان آن پاسخ بدهیم، بهتر است.
اوّلین مباحث جدی باید در مورد کیفیت تفریحات و سرگرمیها صورت بگیرد
که البته سؤالات سختی مانند این مورد را در بر میگیرد:
«آیا تفریح و سرگرمی ضروری است؟
و اگر چنین است، چرا؟»
هرچند که اگر بخواهیم فرزندان خویش را با فرستادن به مدرسه از ماتریکس شرکتهای تفریح و سرگرمی نجات دهیم، به نوعی، نظام مدرسهرَوی بیشتر از آنچه سریالهای «Barny or Friends» میتواند
به بچهها صدمه بزند، به آنها آسیب میرساند، امّا این امر در حوصله مقاله حاضر نمیگنجد و در اینجا به آن نمیپردازیم.
در اینجا کفایت میکند که بگوییم، اکثر ما به نحو سازمانیافتهای تربیت شدهایم که مصرفکننده باشیم
و علیرغم همة ظاهرسازیهای مربوط به آزادی و آموزش، نهادها و سازمانها اساساً استعدادهای آدمی را چنان شکل میدهند
که بیشتر ما نمیتوانیم در مورد راههای سرگرم کردن خودمان و تفریح کردن فکر کنیم.
در جهان مدرن، مسئلة تفریح و سرگرمی، رفته رفته غیرقابل تفکیکتر از مسئلة رسانههای گروهی میشود.
این یک انحراف و گمراهی در تاریخ بشریت است:
انسانها در زمانها و مکانهای مختلف، راههایی برای سرگرم کردن خود و دیگران یافته بودند و این مدتها پیش از ظهور غولهای رسانهای صورت گرفته بود.
اگر از یک خانه متعلق به خانوادة متوسط و معمولی آمریکایی بازدید کنیم،
خواهیم دید که یک جداسازی و تفکیک داوطلبانه در عمل ایجاد شده است.
بچهها در یک اتاق بازیهای ویدیویی میکنند، پدر با رفقای خود فوتبال تماشا میکند، مادر در اینترنت جستجو میکند
یا با تلفن با دوستانش گپ میزند و مادربزرگ یک مجله میخواند
یا در نهایت یک رمان. اگرچه این تصویر، جهانی و مربوط به همة دنیا نیست،
امّا تصویر نوع خانوادههای متوسط مدرن است
و البته این امر حاصل از یک برنامهریزی و طرح است و نه یک اتفاق.
به این امر «تفکیک مخاطبان» گفته میشود و از طریق بازاریابی صورت میگیرد
و به نوعی، هر کسی طعمة آن واقع میشود.
قالبهای سرگرمی در فضای مجازی
این دیجیتالیشدنِ سرگرمی در فضای مجازی قالبهای متنوعی دارد
و از بازیهای اینترنتی تا شبکههای اجتماعی را در برمیگیرد.
بازیهای آنلاین موبایلی، در امتداد و ادامه نسل بازیهای رایانهای و کنسولی است
که کاربر را در شرایط مختلف به خود مشغول میکند
و گاهی این مشغولیتها از حالت عادی و متعارف خود خارج میشود
و به مرحله مصرف جنونآمیز و بیرویه این بازیها میرسد.
به صورت کلی، برخی از انگیزههای مخاطبان در استفاده از محتوای سرگرمی موارد زیر است:
آسودگی خاطر:
خاصیت پیشرفت فناوریهای روز ارتباطی، کوچکشدن و قابلیت آسانشدن روزافزون آن در موقعیت های مختلف است.
برای زمان و مکان استفاده از بازیهای موبایلی و امکانات آن نیز عموماً قاعده خاصی وضع نشده است
و در هر شرایطی شاهد بازیکردن هستیم. عموماً اوقاتی که برای انتظار رسیدن به مقصد سپری میشود
، مواقعی که ذهن بسیار درگیر است و میخواهد از بند مشغولیت رها شود
یا هنگامی که وقت خاصی برای لذتبردن و سرگرمشدن اختصاص داده میشود، زمانهایی است که ما گرایش به بازی پیدا میکنیم.
طبیعتاً اختصاص وقت برای بازیها اگر از حد طبیعی آن فراتر رود، هزینه و آسیبهایی بر فرد وارد میکند.
پرسهزنی:
جنبه دیگری از سرگرمی در فضای مجازی، وقتگذرانی در شبکههای اجتماعی است که در اینجا نیز کاربر مخیر به انتخاب نوع، هدف و مقدار استفاده این محیط است. همچنین دامنه نوع استفاده از شبکههای اجتماعی در فضای مجازی بسیار وسیع است که در یک گوشی هوشمند جمع میشود.
عنصر جذابیت:
جنبه دیگر استفاده از این محتوا، کشش و جذابیت است
که فرد را به فعالبودن در فضای مجازی هدایت می کند.
بهطور مثال، در تلگرام با دنبالکردن کانالهای مفرح و فکاهی به این هدف میرسد. شبکه های اجتماعی در جامعه امروز ایران
تبدیل به جز لاینفک زندگی خیل عظیمی از جوانان شده
و دوری از این شبکهها برای بسیاری غیرممکن یا بسیار سخت است.