آداب و رسوم چهارشنبه سوری در پورتال جامع فرانیاز فراتر از نیاز هر ایرانی
آداب و رسوم چهارشنبه سوری که با نامهای جشن چهارشنبه پایان سال و شب چهارشنبه سرخ نیز شناخته میشود
یکی از جشنهای ایرانی است که در شب واپسین چهارشنبهٔ سال (از غروب سهشنبه) برگزار میشود
و اولین جشن از مجموعه جشنها و مناسبتهای نوروزی است.
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
فالگیری، بلاگردانی، قاشقزنی و بختگشایی از آداب و رسوم جالبی بوده که به مرور زمان کمرنگتر یا بهتر بگوییم محو شده است.
این مراسم بیشتر، کار جوانها بوده و در هر مکانی به صورتی متفاوت
و به عنوان نشانههایی از نیکخواهی و آرزوهای خوش و شاد برای سال آینده تلقی میشده است.
چهارشنبهسوری از کجا آمده است؟
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
چهارشنبهسوری، ترکیبی است از «چهارشنبه» که پنجمین روز هفته است و «سوری»
که برای زبانشناسان مفهوم فراوانی دارد و بیشتر آن را به معنای جشن و سرور میدانند.
این جشن پیش درآمدی برای جشن نوروز است
که ریشه در باورهای بسیار کهن آریاییهای کوچ کرده به ایران زمین دارد.
نخستین چهارشنبهسوری در زمان منصور بن نوح سامانی و در ماه شوال سال ۳۵۰ هجری قمری
در محله مرلیان بخارات برگزار شد و از آن پس همچنان ادامه یافت.
یک اعتقاد درباره جشن چهارشنبهسوری این است که مختار ثقفی قرار گذاشته بود
که روز پنجشنبه آخر صفر انقلابش را شروع کند؛ اما چون دشمنانش از این موضوع باخبر شدند،
شروع قیام را یک روز جلو انداخت و برای آگاهی هوادارانش دستور داد که سهشنبه شب، بر بام خانهها آتش بیفروزند.
چهارشنبهسوری از کجا آمده است؟
ایرانیان باستان نیز نور را مظهر ایزد میدانستند. از آن زمان که آتش شناخته شد
و برای روشن کردن شبهای تارآمد، همواره سمبل گرما و نور و رونقبخش اجاق خانهها بود.
بعدها افروختن آتش که نشانه پیروزی روشنایی بر تباهی، بیماری و نکبت بود، مرسوم شد
و این گونه است که در غروب آفتاب، آن گاه که خورشید میرود تا چند ساعتی از دیدهها پنهان باشد
مردم کپههای هیزم را روی هم میگذارند، دور هم جمع میشوند و خورشید که در جایگاهش فرو رفت،
هیزمها را به آتش میکشند. شاید هم میخواهندآن را جایگزین خورشید تابنده کنند.
از روی آتش میپرند و با گفتن جمله «زردی من از تو، سرخی تو از من»، بیماری و زردی را از خود دور میکنند
و سرخی و سرحالی آتش را برای خود میخوانند و زرد رویی را به خاکستر میاندازند.
در برخی مناطق شیراز، سنت آتشافروزی بیشتر خانوادگی است و تعداد کپههای هیزم باید فرد باشد.
بعضی محققان عقیده داشتهاند که آتشافروزی بر بامها از اصالت بیشتری برخوردار است.
بترکه چشم حسود!
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران، اسفند و کندر را برای دفع چشم زخم
و تنگنظریها در آتش میریزند تا یک سال آنها را از بلا و چشم زخم در امان نگاه دارد.
در گذشته، تهیه اسفند هم در بعضی نقاط ایران آداب خاصی داشته است.
به این صورت که یک نفر در غروب آفتاب از ۷ مغازهدار میپرسید که اسفند دارند
یا نه و در نهایت بر میگردد و از اولین مغازه اسفند میخرد.
صاحب مغازه باید سید باشد و شال سبزی هم به کمر بسته باشد.
شبی پر از شور و حرارت
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
کوزهشکنی در شب چهارشنبه آخر سال، یکی از رسمهای مربوط به این شب بوده است.
در قدیم که ظرف آب مردم تنها کوزه بود، در چنین شبی این کوزه را میشکستند؛
چرا که کوزههای آب، لعاب نداشت و اگر پس از یک سال استفاده آن را نمیشکستند،
بسیار سیاه و چرکین میشد. هر کس را هم که میخواستند
به نهایت خست و تنگ چشمی وصف کنند، میگفتند: «کوزه ۲ ساله در خانه دارد!»
در استانهای شمالی و مناطق آذربایجان رسم بوده است که پسران جوان بویژه آنهایی که نامزد داشتهاند،
یک جعبه چهارگوش را که با کاغذهای رنگی زینت شده بود از پشتبام خانه نامزدشان به داخل خانهاش میفرستادند
یا آن را از جلوی پنجره اتاقش آویزان میکردند و صاحبخانه هم به تناسب تواناییاش،
خوردنی، پوشیدنی و پارچه در آن قرار میداد که این رسم را کجاوهاندازی مینامیدند.
شبی پر از شور و حرارت
قدیمیها آجیل چهارشنبهسوری داشتند. چه آجیل مفصلی! بادام، پسته، فندق، گردو، هسته زردآلو،
هلو، نخود، کشمش و نقل؛ البته اکنون هم این آجیل وجود دارد، ولی دیگر مانند گذشتهها
بربودنش صحهای نمیگذارند. در برخی مناطق ایران در این شب، آش میپزند و این آش،
مجموعهای از همه دانهها، سبزیها و مواد اولیه غذایی را با خود دارد به این امید که در سال آینده روزی افراد خانواده پر برکت باشد.
آنهایی هم که نذری دارند، آش میپزند و مواد اولیهاش را با مراسم قاشقزنی گرد میآورند.
قاشقزنی برای جوانان بیشتر جنبه تفننی داشته است و به این صورت بوده
که جوانان چادری بر سر میاندازند و با یک قاشق و کاسه به درخانهها میروند و
بدون آن که چیزی بگویند با قاشق به کاسه میزنند تا صاحبخانه به آنها چیزی بدهد.
دختران دمبخت هم در این شب، بیکار نمینشینند و مراسمی مانند گرهگشایی و گردوشکنی را انجام میدهند
به امید آن که در سال نو، قدم به خانه بخت بگذارند.
ایرانیان در گذشته و از آنجا که چهارشنبه سوری را پیشواز سال نو میدانستند،
در این شب تفال میزدند و ظریفترین و زیباترین آداب را برای تفال بر سال آیندهشان بر میگزیدند
که این آداب با جشن بزرگ نوروز هم هماهنگی داشته، مانند فال کوزه که با ترانه و سرود هم همراه بوده است.
سالخوردگان هم داستانسرایی میکردند و با این داستانها با سرمای زمستان خداحافظی میکردند.
فالگوشنشینی
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن دارند، یا آرزوی زیارت و مسافرت، غروب شب چهارشنبه نیت میکنند
و از خانه بیرون میروند و در سر گذر یا سر چهارسو میایستند و گوش به صحبت رهگذران میسپارند
و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال میزنند.
حیف نیست این مراسم با آن همه جذابیتی که در گذشته داشته است،
اینگونه رنگ ببازد و تبدیل شود به بازیهای خطرناک؟
اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، برآمدن حاجت و آرزوی خود را برآورده میپندارند،
ولی اگر سخنان تلخ و اندوهزا بشنوند، رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن نخواهند دانست.
بوته افروزی
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
در ایران رسم است که پیش از پریدن آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند
روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله» کپه می کنند.
با غروب آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند
و بوته ها را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های افروخته می پرند،
تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند و سلامت و سرخی و شادی
به هستی خود بخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه هایی می خوانند.
زردی من از تو ، سرخی تو از من
غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا
ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده
بوته افروزی
خاکستر چهارشنبه سوری، نحس است، زیرا مردم هنگام پریدن از روی آن، زردی و ییماری خود را،
از راه جادوی سرایتی، به آتش می دهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل می کنند. سرود “زردی من از تو / سرخی تو از من”
هر خانه زنی خاکستر را در خاک انداز جمع می کند، و آن را از خانه بیرون می برد و در سر چهار راه،
یا در آب روان می ریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را می کوبد و به ساکنان خانه می گوید
که از عروسی می آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است.
در این هنگام اهالی خانه در را به رویش می گشایند. او بدین گونه همراه خود تندرستی
و شادی را برای یک سال به درون خانه خود می برد. ایرانیان عقیده دارند
که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار می پالایند
و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک می سازند. برای این که آتش آلوده نشود
خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خود ببرد.
بی گمان چهارشنبه سوری از رسم های کهن پیش از اسلام نیست.
بوته افروزی
در آن زمان هر یک از روزهای ماه را نامی بود، نه روزهای هفته را. استاد پورداود در این باره می نویسد :
آتش افروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین های دیرین است ( … ) شک نیست
که افتادن این آتش افروزی به شب آخرین چهارشنبه ی سال، پس از اسلام رسم شده است.
چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند ( … ) روز چهارشنبه یا یوم الاربعاء نزد عرب ها روز شوم و نحسی است.
جاحظ در المحاسن و الاضداد آورده : والاربعاء یوم ضنک و نحس. این است
که ایرانیان آیین آتش افروزی پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند
تا پیش آمدهای سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه بر کنار ماند.
در باورهای عامیانه، چهارشنبه روزی نامبارک است.
سفر نبایستی کردن شب چهارشنبه، به احوال پرسی مریض نبایستی رفتن. و منوچهری گوید:
چهارشنبه که روز بلاست باده بخور به ساتکین می خور تا به عافیت گذرد
آتش افروختن شب چهارشنبه ی آخر سال، یا چهارشنبه آخر صفر را، برخی به قیام مختار نسبت می دهند :
مختار سردار معروف عرب وقتی از زندان خلاصی یافت و به خونخواهی شهیدان کربلا قیام کرد،
برای این که موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و بر کفار بتازد، دستور داد
شیعیان بر بام خانه خود آتش روشن کنند و این شب مصادف با شب چهارشنبه آخر سال بود. و از آن به بعد مرسوم شد.
قاشقزنی
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
زنان و دختران آرزومند و حاجتدار، قاشقی با کاسهای مسین برمیدارند
و شبهنگام در کوچه و گذر راه میافتند و در برابر هفت خانه میایستند
و بیآن که حرفی بزنند، پیدرپی قاشق را بر کاسه میزنند. صاحبخانه که میداند قاشقزنان نذر و حاجتی دارند
شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن یا مبلغی پول در کاسههای آنان میگذارد.
اگر قاشقزنان در قاشقزنی چیزی به دست نیاورند، از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد.
گاه مردان، بویژه جوانان چادری بر سر میاندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشقزنی در خانههای دوست و آشنا و نامزدان خود میروند.
تقسیم آجیل چهارشنبهسوری
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
زنانی که نذر و نیازی میکردند، در شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفتمغز به نام «آجیل چهارشنبهسوری»
از دکان رو به قبله میخریدند و پاک میکردند و میان خویش و آشنا پخش میکردند و میخوردند.
به هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه، معروف به قصه خارکن را نقل میکردند.
امروزه، آجیل چهارشنبهسوری جنبه نذرانهاش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبهسوری شده است.
گردآوردن بوته، گیراندن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت «زردی من از تو، سرخی تو از من»
شاید مهمترین اصل شب چهارشنبهسوری است. هرچند که در سالهای اخیر متاسفانه
این رسم شیرین جایش را به ترقهبازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است.
مراسم کوزهشکنی
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
مردم پس از آتشافروزی مقداری زغال به نشانه سیاهبختی، کمی نمک به علامت شورچشمی
و یک سکه دهشاهی به نشانه تنگدستی در کوزهای سفالین میاندازند
و هریک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود میچرخاند و آخرین نفر، کوزه را بر سر بام خانه میبرد
و آن را به کوچه پرتاب میکند و میگوید: «درد و بلای خانه را ریختم توی کوچه» و باور دارند
که با دور افکندن کوزه، تیرهبختی، شوربختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور میکنند.
آش چهارشنبهسوری
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
خانوادههایی که بیمار یا حاجتی داشتند، برای برآمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر میکردند
و در شب چهارشنبه آخر سال «آش ابودردا»یا «آش بیمار» میپختند و آن را اندکی به بیمار میخوراندند
و بقیه را هم میان فقرا پخش میکردند. سرود «زردی من از تو/ سرخی تو از من»
هر خانه زنی خاکستر را در خاکانداز جمع میکند، و آن را از خانه بیرون میبرد
و در سر چهارراه، یا در آب روان میریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را میکوبد
و به ساکنان خانه میگوید که از عروسی میآید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است.
در این هنگام اهالی خانه در را به رویش میگشایند. او به این گونه همراه خود تندرستی
و شادی را برای یک سال به درون خانه خود میبرد. بانگ ترقه از من، رنگ پریده از تو!
براستی، آیا رسم چهارشنبه سوری در گذشته بسیار با حلاوت و دلچسبتر نبوده است؟
آنچه گفته آمد، تنها اندکی است از آداب و رسوم بیشماری که در گذشته وجود داشته است.
آش چهارشنبهسوری
انصافا کدامیک از این آداب به گرمی و حرارت گذشته اجرا میشود و اصلا آیا نمیتوان گفت
که از بسیاری از آنها حتی نشانی نیز در دست نیست؟
هر چند در بسیاری از روستاها و مناطق مختلف کشور، هنوز آثاری از آن به چشم میخورد،
ولی سوال این است که حیف نیست این مراسم با آن همه جذابیتی که در گذشته داشته است،
اینگونه رنگ ببازد و تبدیل شود به بازیهای خطرناک؟
یادمان باشد چهارشنبهسوری، پیامآور فرا رسیدن نوروز است
و قدمتی دارد به اندازه خود نوروز نگذاریم، هر سال با ماهیت و پیام اصلی خود بیشتر فاصله بگیرد.
صداهای مهیب و وحشتناکی که این روزها در کوچه و خیابانها به گوش میرسد
و تن هر رهگذری را میلرزاند، نمیتواند نشانی از یک آئین کهن باشد و بیشتر به ابزاری میماند
برای آزار دیگران و گاه نشان از رفتاری نادرست است که به غلط نام جشن و سرور بر خود دارد.
بیایید به آنچه از نیاکان خود به یادگار داریم ارج نهیم و در حفظ سنتهای زیبای ایرانی خود بکوشیم
و بدون کم و کاست، آنها را به نسلهای دیگر انتقال دهیم.
چهار شنبه سوری در برخی از شهر ها
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
در برخی از شهرهای آذربایجان چون ارومیه، اردبیل و زنجان، همه چهارشنبه های ماه اسفند
هر یک نقش و نام معینی دارند، که از جمله در منطقه ی زنجان بدین شرح است: نخستین چهارشنبه
را موله گویند و به شستن و تمیز کردن فرش های خانه اختصاص دارد. دومین چهارشنبه را سوله گویند،
در این روز به خرید وسیله ها و نیازمندیهای عید می روند. سومین چهارشنبه را گوله گویند
و به خیس کردن و کاشتن گندم و عدس و غیره برای سبزه های نوروزی اختصاص دارد.
چهارمین و آخرین چهارشنبه سال ( چهارشنبه سوری ) را کوله گویند؛
( کوله در ترکی به معنی کهنه و فرسوده است). در برخی از شهرهای ایران،
از جمله ایلام (نوروز آباد)، تویسرکان، کاشان، زاهدان (قصبه مود) و …
مراسم چهارشنبه سوری را آخرین چهارشنبه ماه صفر برگزار می کنند.
و آخرین آتش نیز از رسم ها است. بنابر نوشته تذکره صفویه کرمان نیز، چهارشنبه سوری در ماه صفر بوده است.
چهار شنبه سوری در اصفهان -در اصفهان چهارشنبه سوری را «چهار شنبه سرخی» نیز می گویند.
یکی از دلیل ها و سندهای دیگری که نشان می دهد چهارشنبه سوری از آیین های پیش از اسلام نیست،
می تواند این باشد که مراسم آن در غروب آفتاب روز سه شنبه برگزار می شود.
در گاهشماری قمری آغاز بیست و چهار ساعت یک شبانه روز از غروب آفتاب روز پیش است؛
و چهارشنبه سوری، مانند بسیاری از آیین ها، جشن ها و سوگواری های مذهبی همچون عید غدیر،
نیمه شعبان، رحلت حضرت پیامبر ( ص ) که بر اساس گاهشماری قمری است،
در غروب روز پیش برگزار می شود. نحس بودن چهارشنبه در باورهای عامیانه باعث شده،
که هنوز بعدازظهر سه شنبه ( یعنی شب چهارشنبه ) به احوال پرسی بیمار نمی روند، و پنجشنبه را عامه «شب جمعه» می گویند.
چهار شنبه سوری در برخی از شهر ها
در صورتی که آیین های کهن مثل نوروز، مهرگان، سده و … که بر اساس گاهشماری خورشیدی است،
آغاز بیست و چهار ساعت روز، از سپیده دم و یا از نیمه شب است. آن چه که چهارشنبه سوری
را به جشن ها و آیین های کهن ایران پیوند می زند، می تواند برگزاری رسم و جشنی
به نام «سور»، در روز پنجه ( خمسه مسترقه ) باشد که از آن تا سده ی چهارم، دوره سامانیان،
آگاهی در دست است: صاحب تاریخ بخارا از برگزاری رسمی که «عادت قدیم» و با افروختن آتش
در «شب سوری» ( پیش از نوروز ) همراه بوده خبر می دهد : … آنگاه امیر سدید ( منصور بن نوح )
به سرای نشست، هنوز سال تمام نشده بود که چون شب سوری، چنان که عادت قدیم است،
آتشی عظیم افروختند و پاره ای آتش بجست و سقف سرای در گرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت و …