دسته: کودکان
کودکان در پورتال جامع فرانیاز فراترازنیاز
کودَک یا بچه به انسان خردسال (دختر و پسر) گفته میشود.
برابر دیگر کودک در زبان فارسی واژه بچه میباشد.
واژه کودک از ریشه واژه پهلوی kuk به معنای کوتاه میباشد و با واژههای کوتاه و
کوچک هم خانواده میباشد. این واژه به بزرگ نشدن و سادگی و پاکی نیز اشاره دارد.
واژهٔ کودک در هوده شناسی
در حقوق بینالملل
در کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد، کودک به هر انسانی که زیر هجده سال تمام باشد
گفته میشود؛ مگر این که مطابق قانون حاکم بر آن شخص، سن کمتری برای رشد او مقرر شده باشد.[۱]
در حقوق ایران
به مانند بیشتر نظامهای حقوقی، دورهٔ کودکی به دو دوره بخش میشود:
- دورهٔ عدم تمیز
- دورهٔ تمیز
در حقوق ایران، تعریف قانونی از دورهٔ تمیز نشده است. کودکی که در دورهٔ تمیز باشد،
کودک مُمَیِّز گفته میشود و آن عبارت از کودکی است که گرچه سن و سال کمی دارد،
ولی شعورش به امور روزمره میکشد و سرش در خرید و فروشهای عادی کلاه نمیرود و هنجارهای
روزمرهٔ مردم را تا حد متعارف میداند. کودک غیر ممیز نیز کسی است
که پا به دورهٔ تمیز نگذاشته باشد. پس دورهٔ عدم تمیز، به دورهٔ زندگانی کودک، پیش از دورهٔ تمیز، گفته میشود.
در برخی از کشورها برای دورهٔ تمیز، سنی معین شده و اگر کودک به آن سن رسیده باشد،
ممیز محسوب میگردد. برای نمونه قانون مدنی آلمان، سن هفت سال تمام را پایان
دورهٔ عدم تمیز کودک میداند و از آن به بعد، کودک، ممیز محسوب میشود. در این قانون،
یکی از گروه کسانی که اهلیت استیفا به دست خودشان را ندارند،
کودکانی نام برده شدهاند که هنوز هفت سالشان تمام نشده است.[۲]
هوش هیجانی
هوش هیجانی عبارتند از شناخت و درک کنترل افکار و احساسات و ارتباط دادن مناسب
آنها به دیگران طوری که با دیگران همدلی نموده واین توانایی رابه افراد بدهد که با دیگران تعامل کنند.
برنامه هوش هیجانی بایست از خردسالی در طول سالهای مدرسه در خانه و در اجتماع آغاز میشود.
زمانی که این دسته از برنامههای آموزشی به کودکان ارائه میشود عملکرد تحصیلی آنها رشد میکند.
هنگامی که کودکان فاقد قابلیت کنترل آشفتگیهای خود باشند به خوبی نتوانند تمرکز کنند یابشنوند
دربرابر تکانشهای خود مقاومت نشان ندهند ودر برابر فعالیتهای مربوط به یادگیری احساس مسئولیت نکنند
از منابعی که یاریگر پیشرفت تحصیلی آنهاست محروم خواهند شد.
برنامههای مبتنی برهوش هیجانی به کودک کمک میکند تا نقش هایشان رادر
زندگی بهتر انجام دهند شنونده فعالی باشند ودرهای همدلی را گشوده[۳]
مهارتهایی که کودکان برای هوش هیجانی نیاز دارند :’
- آگاهی نسبت به احساسات خویش
- بازشناسی احساسات دیگران
- ابراز مستقیم احساسات با بهکارگیری دایره لغاتی از کلمات احساسی
- برقراری تعادل میان افکار و شناسایی نحوه تاثیر هریک بر دیگری
- حساس بودن در برابر افکار دیگران
- آگاهی نسبت به این مسائل که همیشه احساسات درست ابراز نمیشوند
- بینش نسبت به زاویه دید ونگاه دیگران (چرا او این کار را کرد)
- انعطاف: قدرت دیدن نقطه نظرات متفاوت دیگران
- توانایی ایجاد راه حلهای بیشتر
- خودآگاهی نسبت به روابط
- خودگوییهای مثبت و سازنده
- شجاعت برای پذیرش خطر عاشق خود ودیگران بودن
- یک انتخاب برای شادبودن واز زندگی لذت بردن
- هدفمندی برای دست یابی به سرنوشت خویش برای تفکر سازنده[۴]
اصول هوش هیجانی
توانمندیهای هوشی ثابت هستند اما هوش هیجانی میتواند فراگرفته شود یا بهبود یابد.
زمانی که کودکان از نظر هوش هیجانی هوشمند شوند قادر خواهند بود به استعدادهای خود دست یابند
دلیل این امر آن است که عملکرد بالای مغز به وسیله تنش محدود شده بدین سان کودک قادر نخواهد بود
که تمرکز کرده وبه تفکر بپردازد. کودکانی که یاد میگیرند به طور مثبت فکر کنند
قادر خواهندبود که بر هیجانات سخت خود چیره شوند. یادگیری وحافظه تحت
تاثیر هیجانهای شدید قرار میگیرند هیجان میتواند تامین کننده سوخت برای یادگیری قلمداد شود.[۵]
کنترل کردن و ابراز کردن مناسب احساسات به کاهش مشکلات رفتاری منتهی میشود
و نهایتاً به پذیرش بیشتر دیگران کودکانی که هیجان منفی خودشان را
به شکل غیر قابل کنترل مثل به هم کوبیدن در و ناسزا ابراز میکنند واکنش منفی دیگران را علیه خود برمی انگیزد.
این بازخوردهای منفی دیگران باعث میشود خود ارزشمندی کودکان کاسته شود
کودکان میخواهند که احساس مهم بودن کنند حمایت شوند مورد احترام باشند
صدایشان شنیده شود با مشکلات بجنگند و دوست داشته شوند.
هنگامی که آنان این احساسات را در خانه مدرسه تجربه نکنند ممکن است به سمت گروه مخرب
رفته تا نیازهای خود را تأمین کنند. مشکلات رفتاری ممکن است نتیجه هوش هیجانی پایین باشد.
خشونت نیز ممکن است زاییده احساساتی چون ضعف ناکامی درحاشیه بودن باشد.[۶]
راهبردهای هدایت هیجانی
ازانتقاد یا عبارت تحقیرآمیز علیه کودک بپرهیزید. از تشویق و تحسین استفاده شود
میتوان برخی از دستورها را نادیده گرفت تمامی احساسات قابل پذیرش است نه تمامی رفتارها
با دادن انتخاب و احترام به آرزوها کودک را توانمند سازید. خود را بخشی از رویاهای کودک نمایید
بااوصادق و صبور باشید به آنان آگاهی دهید که رفتارشان تحت تاثیر احساساتشان است
از کلمه احساسزیاد استفاده کنید به (نظرم تو احساس خشم میکنی)
از فرزندانتان بخواهید درمورد احساساتش در طی روز باشما صحبت کند[۷]
‘جنگ درخانواده’ والدین باید احساسات منفی خودرا شناسایی کنند کودکان میتوانند
راهی راکه والدینشان با تعارضات مقابله مینمایند یاد بگیرند هرگز نباید کودکان به عنوان
اسلحه در تعارضات استفاده کردیک درگیری خانوادگی اغلب بدتر از تعارض درخانواده است.
این حالت منتهی به فاصله گرفتن اعضای خانواده از همدیگر شود حتی انواع واکنشهای جسمانی چون سردرد و……. بروز میکند[۸]
فرزند
فرزند، عبارتیست برای منسوب نمودن بچه به پدر و مادر
مراحل تحول شناخت کودک
از دیدگاه پیاژه:
- دوره حسیحرکتی :در این مرحله تماس کودک با دنیای خارج به صورت عملی است و تنها بازتابهای فطری را ابراز میکند
- دوره عملیات عینی:
مرحله پیش عملیاتی (۲-۷)سال
در این مرحله تفکرکودک بیشترین تفاوت را با تفکر بزرگسال دارد در این زمان کودک
به طور کامل خودمیان بین است وهمه اشیا را از دیدگاه خود میبیند
مرحله عملیات عینی(۷-۱۱)سال
کودک قادر میشود عملیات ذهنی انجام دهد کودک در این مرحله یاد میگیرد
که کمیتها علی رقم تغییر در ظاهر فیزیکی ثابت هستند و اشیا را میتواند برحسب ابعاد وزن و….. ردیف کند.
مشخصه اول تفکر عملیاتی بازگشت پذیری است او میتواند اشیا را برحسب
صفات آنها طبقه بندی کند و همچنین قادر به تثبیت نگهداری ذهنی است
- دوره عملیات صوری “قیاسی”(۱۲-۱۵)سال
دوره استقرار هوش انتزاعی است. تفکر بیشتر منطقی و نظامدار است.
این حد آخرین حد تکمیل ساختهای ذهنیاست و از این پس هیچ نوع ساخت ذهنی جدید در فرد بنا نمیشود.[۹]