نقاشی کودکان وشخصیت انها در پورتال جامع فرانیاز فراتراز نیاز هر ایرانی
نقاشی کودکان وشخصیت انها , کودک وقتی نقاشی میکند، چیزها را چنان که در حقیقت بیرونی وجود دارد،
نشان نمیدهد، بلکه به گونهای که آنها را در ذهن میبیند
و به نظرش میرسد ،بیان میکند و بدین ترتیب چشمانداز دنیای درون خود را نمایان میسازد..
با ما همراه باشید در فرانیاز
نقاشی کودکان وشخصیت انها
نقاشی کودکان وشخصیت انها
پی بردن به شخصیت اطفال از روی نقاشی آنان
کودک وقتی نقاشی میکند، چیزها را چنان که در حقیقت بیرونی وجود دارد،
نشان نمیدهد، بلکه به گونهای که آنها را در ذهن میبیند و به نظرش میرسد ،
بیان میکند و بدین ترتیب چشمانداز دنیای درون خود را نمایان میسازد.
گاه این دخالت درونی و ذهنی چنان قوی است که کودکی که صورت مدلی را نقاشی میکند،
ناخودآگاه خطوط صورت خود را در آن به کار میبرد و همین خصوصیات است
که نقاشیهای کودکان را این چنین زنده و جالب میکند.
این همان چیزیست که در تستهای برون فکن روانشناسی از آن استفاده میشود.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
اگر زبان نقاشیهای کودکانه را بدانیم متوجه میشویم که در ورای شکل و ساختمان نقاشیها،
چیزهایی از شخصیت کودک نهفته است. با وجود این بعضی از موضوعها
برای تجزیه و تحلیل، سادهتر از دیگران است، زیرا آنها مدتهای درازی مورد بررسی،
مطالعه و تجزیه و تحلیل و دستهبندی روانشناسان قرار گرفته بودهاند.
باید اضافه کرد موضوعهایی که معمولاً بیشتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند
همانهایی هستند که بر اثر انعکاسهای عظیم عاطفی، برای کودک جذابیت
فراوانی دارند و بنابراین بهتر از هر چیز خطوط شخصیت او را نمایان میسازند و بسیار زیاد مورد توجه کودک قرار میگیرد.
کودک این موضوعها را چه اختیاری چه بر اثر تشویق بزرگسالان با کمال میل مورد استفاده قرار میدهد.
درک و فهم نقاشیهای کودکان و چیزی که او میخواهد بیان کند، برای والدین
و مربیان بسیار لازم است، آنهم نه فقط به عنوان کنجکاوی خشک و خالی،
بلکه بدین علت که شناخت آن باعث بهتر شدن روابط بین بزرگسالان و
کودکان میشود و به پیشرفت و تکامل کودک کمک شایانی میکند.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
بزرگسالان میتوانند با برقرار کردن روابطی دوستانه و معنوی با کودک، از او بخواهند برایشان درخت،
حیوان، خانه، یک شخص، یک خانواده، خودش و یا هرچه را که مورد علاقهاش هست
و یا ازآن میترسد یا یک رؤیا را ترسیم کند، البته بیآنکه چیزی را به او تحمیل کنند.
قبل از آغاز تجزیه و تحلیل بعضی از موضوعها که بیشتر مورد استفاده کودکان قرار میگیرد،
یادآور میشویم که برای آنکه تعبیر نقاشیهای یک کودک دارای کیفیت بهتری باشد،
باید از تعداد هرچه بیشتری از نقاشیها و اطلاعات دقیقی از زندگی خود آن کودک کمک گرفت.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
۱) شکل آدم(Draw a person test)
کودک وقتی که شکل آدمی را میکشد، قبل از هر چیز شکل خود و یا درکی
را که از بدن و تمایلاتش دارد، بیان میکند. در واقع بین بعضی خطوط آدمک
نقاشی شده و خصوصیات روانی و جسمی کودکی که آن را کشیده،
ارتباطهای مشخصی وجود دارد. اگر آدمک در مجموع هماهنگ باشد،
احتمال بسیاری وجود دارد که کودک کاملاً سازگار باشد. اگر برعکس آدمک
مثلاً در اندازهای خیلی کوچک و یا در گوشهای از کاغذ کشیده شده باشد
به معنای این است که کودک خود را کم ارزش و از دیگران پایینتر میداند.
از این کم بها دادن به خود، در چندین نقاشی کودک ادامه پیدا کرده باشد،
نشانگر خجالتی بودن اوست که ممکن است تا حد تمایل به ناپدیدشدن نیز پیش برود.
در نقاشی فقدان دست و بازو نیز علامت کم بها دادن به خود و عدم امنیت است.
زیرا دست و بازو که در نقاشی کشیده نشدهاند،
همان وسایلی هستند که امکان عمل در محیط پیرامون کودک را فراهم میآورند.
کودکانی که خود را بالاتر از بقیه میدانند، آمکهایی با ندازه بزرگ رسم میکنند.
این نوع نقاشی مخصوص کودکانی است که اختلال دماغی دارند و یا بطور
معمول کودکانی هستند زودرنج و حساس که همیشه فکر میکنند مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند.
وجود این نوع آدمکهای بزرگ در نقاشی کودکان آنها را در قضاوتهایشان آشتیناپذیر و سختجلوه میدهد.
بنابراین شکل ساده یک آدمک خواه تنها و یا در میان مجموعهای از چیزهای
دیگر بیان کننده مشخصات جالبی از شخصیت کودک است. در این گونه نقاشیها،
کودک خود را با آدمکی که نقاشی کرده، شبیه میداند و به همین دلیل
«ماشوور»، نقاشی آدمک را به عنوان آزمایش برونافکنی مورد استفاده قرار داده است.
روش ماشوور به این ترتیب است که از کودک میخواهد پشت سر هم
دو شخص را که دومی از نظر جنسیت مخالف اولی باشد، ترسیم کند.
این دانشمند عقیده دارد که شخص اولی خود کودک و شخص دوم دیگران را نشان میدهد.
بررسی و مطالعه «ماشوور» به طور کلی در مورد نمادهای اندامها و از نظر فرعی،
بر جزئیات لباس و پوشاک انجام میگیرد. او به بررسی شکل و ساخت
در نقاشی (اندازه، خط، ترکیبات) که کمتر در معرض تغییرات
است و شالوده سبک نقاشی را دربرمیگیرد، اهمیت وافری میدهد.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
نقاشی کودکان وشخصیت انها
در زیر بهطور خلاصه نمادهای اصلی اندامها را نام میبریم:
سر:
معرف مرکز شخصیت و قدرت فکری و هوشی و عامل اصلی کنترل فشارهای درونی است.
کودکان همیشه سرهای بزرگ ترسیم میکنند ولی اگر سر زیاد بزرگ باشد،
نشانگر آن است که «من» کودک بیش از حد طبیعی است.
صورت:
چون بسیار اهمیت دارد اغلب تنها کشیده میشود. کودکان پرخاشگر
جزئیات آن را به حد اغراقآمیزی بزرگ ترسیم میکنند، در حالیکه کودکان خجالتی،
جزئیات را از نظر میاندازند و فقط دایره صورت را ترسیم میکنند و به ندرت صورت را از نیمرخ میکشند.
اگر زبان نقاشی های کودکانه را بدانیم متوجه می شویم که در ورای شکل و
ساختمان نقاشی ها، چیزهایی از شخصیت کودک نهفته است و سپس به تجزیه و تحلیل اشکال نقاشی ها پرداختیم.
دهان و دندانها:
ممکن است معنی نیاز به مواد خوراکی را نمایان سازد و هم به معنی پرخاشگری باشد.
لبها که بسته باشند، نشان دهنده تنش و فشار است و چانه، نماد قدرت مردانگی است.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
چشمها:
دنیای درون نقاش و اجتماعی بودن او را نشان میدهند. کودکان خردسال چشمها را با حالتهای درنده و وحشی میکشند.
دستها و بازوها:
که در دوران اولیه زندگی کودک برای شناخت محیط اطراف زیاد به کار میرود،
در مرحله بعدی به عنوان پیشرفت «من» و سازگاری اجتماعی به کار میآید.
کودکان ضعیف و درونگرا اغلب برای آدمک پا نمیگذارند و یا او را به حالت نشسته نقاشی میکنند.
بالا تنه:
اگر باریک و لاغر کشیده شود مشخص کننده این است که کودک از اندام خود ناراضی است
و یا از چاق شدن و بزرگ شدن میترسد، در مواردی دیگر، بالاتنه لاغر ممکن است نشان دهنده ضعف جسمانی واقعی باشد.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
سایه زدن:
در بعضی قسمتهای بدن همیشه نشانه آن است که مسائل و مشکلاتی در قسمتهای سایه زده وجود دارد.
اگر کودک از نقص جسمی رنج ببرد، عضوی که دارای نقیصه است همیشه
به طور واضح مشخص میشود. مثلاً کودک ناشنوا، همیشه گوش را به طور واضح و درست و با دقت ترسیم میکند.
با ظاهر شدن سن بلوغ نقاشی پیکر آدمکها کمکم فرق میکند و نقاشیهای
نوجوانان در اندازههای جدید (کوچکتر شدن نسبی سر و رشد شانهها)
و نیز با سلیقهتر شدن جزئیات لباس پیکر آدمکها نمایان میشود.
برای بررسی و قضاوت درباره نقاشیهای آدمکها ـ مانند هر موضوع دیگر ـ
همیشه باید وابستگی فرهنگی کودک را مشخص کرد. زیرا ممکن است امری
که در یک محیط فرهنگی، کاملاً عادی است و در محیطی دیگر نشانهای از یک مشکل باشد.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
نشان دادن حرکت در نقاشی معرف هوش کودک است،
ولی نقاشیهایی که در آن پیکر انسان نمایانده میشود، دارای معنی عاطفی
نیز هست و امنیت و سازگاری اجتماعی کودکان را نشان میدهد.
پیکرهای صاف و خشک معمولاً توسط کوچکترها یا بچههای خجالتی و
پرخاشگر که برای ارتباط با دیگران با مشکل روبرو میشوند، کشیده میشود.
بچههای محزون، وضعیت آدمکها را کاملاً دقیق میکشند و تناسب اندامهای
مختلف را کاملاً رعایت میکنند. کودکانی که دارای تخیلات پرحاصلی هستند
و توجه زیادی به بدن خود دارند، اندامهای مختلف آدمک را به حالتی زنده و شاد ترسیم میکنند.
در نقاشیهایی که فرد مورد نظر در حال انجام کاری است،
اغلب قسمتی از بدن که آن کار را انجام میدهد، بیشتر مورد توجه کودک واقع میشود
و دیگر قسمتها کم اهمیت نشان داده میشود. یک نوع نقاشی از پیکر آدم،
کشیدن تصویر خود است و این نوع با نقاشیهایی که از دیگران کشیده میشود،
همسان است، ولی فرقش این است که در نوع اول کودک کاملاً به این موضوع آگاه است
که در حال کشیدن تصویر خویش است. این آگاهی ممکن است نیروی مکانیسم
دفاع از خود را تقویت کند و نقاش تصویری از خود ارائه دهد که کمال مطلوب او باشد و نه تصویر حقیقی او.
۲) نقاشی گروهی از بچههای هم سن و سال
یکی از انواع نقاشیهای آدمک جهت بررسی شخصیت و سازگاری کودک تصویری است
که کودک از خود و کودکان هم سن و سال خود باهم میکشد. بیشتر اوقات،
گروه بچهها در حال بازی کردن نشان داده میشوند. زمانی که کودک این نوع نقاشی
را میکشد خواهی نخواهی موقعیت واقعی خود و نیز ارتباط خود با دیگران
را در گروه مشخص میکند. اگر کودک در میان گروه و یا در کنار دایره کشیده شده باشد،
معانی مختلفی پیدا میکند. ناسازگارها اغلب در محدوده خارجی گروه و یا
به طور تنها کشیده میشوند. برای تشویق کودکان به این نوع نقاشی میتوان به آنها گفت
به همبازیهایی که دوست داری با آنها بازی کنی فکر کن و شکل همه را در حال بازی کردن بکش.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
۳) نقاشی خواب و رؤیا
کودکی که شخصی را در حال انجام کاری و یا در محیط خاصی رسم میکند،
در واقع به نوعی تمایلات خود را ارضاء میکند و یا موقعیتهایی را که باعث
هراس او شده، به صورت نقاشی بیرون میریزد. کودک خودش نمیداند که تمایلات
و ترسهایش را بدین وسیله بیرون میریزد، ولی او درست مانند مواقعی که
بازی میکند، با تصور موقعیتهای تعارضی خود، در واقع مشکل خود را از فشار
درونی و عاطفی آزاد میکند. کودک در نقاشیهایش به طور دلخواه و اختیاری
با روشی خاص و شگفتانگیز چیزهایی را در نقاشیهای خود نشان میدهد که
دوست دارد یا مورد علاقه اوست و یا از آن میترسد، ولی غالباً وقتی دلهره او زیاد باشد
یا هنگامی که احساس گناه کند از شخصیتهای حکایتها و قصههایی که میشناسد استفاده میکند ـ
مثلاً کشیدن شکل پادشاه به عنوان «پدر مطلوب»، ملکه، «مادر مطلوب»،
جادوگر «مادربد»، شاهزاده «خودش» و شخصیتهای دیگری مثل فضانورد
و کارآگاه و دزد و … بهترین وسیله برای شناخت نمادها برای کودک این است
که از او بخواهیم خواب و رؤیایی را به صورت نقاشی بکشد و سپس آنرا توضیح دهد.
این کار را کودک به راحتی انجام میدهد، زیرا مسأله مربوط به خواب و رؤیاست و
کودک خود را مسئول نمیداند. نقاشی خواب و رؤیا ممکن است ترسها و تمایلات
کودک را ظاهر سازد. مثلاً تمایل به قدرت که سرچشمه آن در احساسات
خود کوچکبینی کودک نسبت به بزرگترهاست، با خواب و رؤیا به راحتی بیان میشود.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
تحلیل روانشناختی نقاشی کودکان
امروزه روانشناسان تجربی معتقدندکه رفتارهای گوناگون کودک در دورههای مختلف رشد
بستگی کاملی به تحولات ارثی در رشد نظامهای مغزی وی دارد.
پزوهشهای پیاژه نشان میدهد که فرآیند منطق و ادراک کودک به طور دقیق ناشی
از تحرکاتی است که در اطراف کودک وجود دارد و با تغییر آن تحرکات میتواند این فرآیند را کند و یا تندتر نمود.
دنیای کودکان و گرایش کودک به دویدن، بازی کردن، خط خطی کشیدن و
نقاشی کردن امری غریزی و یا وابسته به دنیای مخصوص رویارویی کودکان است.
در حقیقت اجتماعی کردن رفتار کودک به امکان ارتباط او به وسیله
خطوط و علائم بستگی دارد. رسم و خط خطی کردن و اصولاً هر نوع فعالیت
بدوی هنری میتواند معرف یکی از اشکال و یکی از مراحل بازی به صورت تکامل
یافتهتر و خلاقتر آن باشد که امکان بیان ادراک انتزاعی وحالات پیچیده
روحی را فراهم میسازد. در این مرحله، کودک به طور ناخودآگاه مسائل و مشکلاتی
را که در ارتباط با بزرگسالان برایش به وجود میآید مطرح میکند و درست با این مفهوم است
که بازی و مخصوصاً نقاشی برای او به صورت یک فعالیت اجتماعی درمیآید.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
به همین دلائل است که
بازی نمایشی و نقاشی به عنوان یک علامت بیانگر تحول کودک و سبب
و وسیله تکامل اوست: ادراک، حافظه، تخیلات، خلاقت و نیز نیروی تحت تأثیر این
فعالیتهای نمایشی قرار میگیرد و برای کودک شناسایی امکانات کنترل اعمال او را فراهم میسازد.
نقاشی در تشکیل شخصیت و روان کودک اهمیت بسزایی دارد
و نه تنها به او امکان شناسایی محیط و شرکت خود در آن را فراهم میسازد
و یا سئوالاتی برایش مطرح میسازد بلکه به او امکان میدهد تا مسائلی
را که به صورت نامنظم از همه طرف برایش مطرح میشود، به شکل صورت بندی
شده منظم کند. نقاشی کودک را در مراحی که حوادث اطراف را دسته بندی
و عرضه میکند و روند تجدیدی و تکامل یافتهای را از زمان خط خطی کردن
ساده تا زمانی که خطوط معنی دار و بالاخره مبتنی بر قوانین پرسپکتیو
و شالوده منطقی رسم میکند، میتوان چیزی شبیه خواب و رؤیا معنی کرد.
نقاشی نیز مثل خواب و رؤیا به کودک امکان میدهد تا اطلاعات و اعمالی را
که از دنیای بیرون کسب میکند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند.
در نقاشی همانند خواب و رؤیا، کودک خود را از ممنوعیت رها میسازد
و با ما در حالتی ناخودآگاهانه درباره مسائل کشفیات و دلهرههایش صحبت میکند.
به همین دلیل اگر آموزش نقاشی را بر پایه تصحیح نقاشی قرار دهیم و در آن
به کودکان از سنین پایین تمرین کپی و تقلید کردن را بیاموزیم اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
مدرسه نیز در این راستا کاری جز تطابق کودک با نمونههای بیمعنی انجام نمیدهد.
زیرا امکان تکامل و دریافت آگاهی از دنیای خارج را از ورای نمایش نقاشیهای
کودک از او سلب میکند. به این ترتیب یعنی با مجبور کردن کودک به تقلید و کپی کردن،
مربی و والدین امکان برقراری هر نوع گفتگو را با او از بین میبرند. زیرا او را مجبور
به عملی کردهاند که او هیچ نیازی در آن نمیبیند و احتمالاً آن را نیز کاملاً بیهوده حس میکند.
در عوض اگر قوه ابتکار کودکان را با مشارکت و کار گروهی و بیان موضوعات عمومی
و در اختیار قرار دادن وسایل و لوازم کامل جهت مطلبی که او میخواهد عرض کند،
تقویت کنیم باعث آن میشویم که شخصیت کودک ساخته شود و او به پختگی فکر برسد.
بنابراین باید متذکر شد که نقاشی کودکان فقط یک وسیله پرورش خلاقیت
و پختگی کودک و یا شاخص تکامل نیست و ان را باید به عنوان یک وسیله تحقیق
و مبادله با محیط اجتماعی با دنیای بزرگسالان که در اطراف کودک هستند
و نشانه حالات عاطفی کودک در نظر گرفت. هنگامی که کودک با آزادی و به دلخواه خود نقاشی میکند،
در واقع حالت روحی و احساسات زمان حاضر و نیز احساسات و تحریکات ریشه دار
و ژرفتر خود را بیان میکند. نقاشی نسبت به دیگر وسایل بیانی دارای دو امتیاز روش
شناسی است که یکی عبارت است از امکان نظارت از فاصله دور و بدین ترتیب
پرهیز از دخالت غیرمستقیم بزرگسالان در نقاشی کودکان دیگری عبارت است
از امکان مقایسه نقاشیهای مختلف که در زمانهای مختلف کشیده شده اند.
نقاشی کودکان وشخصیت انها
نقاشی و زندگی عاطفی کودک:
کودک به کمک نقاشی، کشمکشها و دلهرههای درونیاش را آشکار میکند و
بدین طریق اثر آنها را کاهش در حقیقت وقتی مسائل و مشکلات عاطفی بر روی کاغذ منتقل میشوند
به صورت تازه و جداگانهای که کمتر سنگین و دلهره آور است درمیآیند.
به همین دلیل است که کودکان به هنگام نقاشی کردن از نمادها استفاده میکنند
و ناخودآگاه مرتکب چنان اشتباهاتی میشوند که چون جنبه همگانی دارد تعبیر
آنها ساده است. ولی درست بدین دلیل کودک از این اشتباهاً آگاه نیست آزادانه آنها را به کار میبرد.
نقاشی کودکان وشخصیت انها