تحصیلات بالا و فرانیاز در پورتال جامع فرانیاز فراتراز نیاز هر ایرانی
سرتیتر های مهم مقاله
تحصیلات بالا و فرانیاز
تحصیلات بالا و فرانیاز در چند دهه اخیر عرضه نسبی فارغالتحصیلان دانشگاهی
به بازار کار افزایش یافته که این اتفاق درنتیجه افزایش متقاضیان
ورود به دانشگاه رخ داده است و این تغییر خود معلول افزایش
نرخ زاد و ولد در دهه۶۰ است. از دیگر دلایل این افزایش عرضه
میتوان به افزایش در نسبت افرادی که خواستار تحصیلات عالیه هستند،
اشاره کرد که این پدیده بهدلیل فوایدی که افراد از تحصیلات بیشتر کسب میکنند، رخ میدهد.
تحصیلات بالا و فرانیاز
تحصیلات بالا و فرانیاز ازجمله این فواید میتوان کسب شغلهایی با شرایط کاری بهتر،
دستمزد بیشتر و جایگاه اجتماعی بالاتر را نام برد.
این افزایش در عرضه نیروی کار تحصیلکرده باعث شده
میانگین تحصیلات کسب شده توسط نیروی کار افزایش یابد
و دیگر بازار کار، نتواند این افرایش عرضه نیروی کار تحصیلکرده را،
در همان وضعیت و ساختار قبلی جذب کند که
این موضوع سبب پدیدار شدن تحصیلات فرانیاز خواهد شد.
تحصیلات بالا و فرانیاز البته ناتوانی اقتصاد در ایجاد شغل طی ۸ساله ۸۴ تا ۹۲ نیز
در ظهور این پدیده بیتاثیر نیست. آمارهای رسمی نشان میدهد
باوجود رشد اقتصادی سالانه متوسط ۳٫۲درصدی،
تنها ۹۰۰۰شغل به حجم شغلهای قبلی افزوده شده است.
پس اگر فرض کنیم یک جوان در ۱۸سالگی به دانشگاه میرود
و دوران کارشناسی را ۴ساله به پایان میبرد باید در ۲۲سالگی یک جوینده کار بالقوه باشد.
درواقع اگر آغاز رشد جمعیت را سالهای اولیه دهه۶۰ تا پایان این دهه بدانیم،
از سال۸۲ تا ۹۲، دهه شصتیها با دریافت مدرک کارشناسی
خود آماده ورود گسترده به بازار کار بودهاند.
در عین حال عدم ظرفیت اقتصاد در آن سالها مخصوصا
از سال۸۴ به بعد برای جذب نیروی کار جدید، باعث شد
تا تحصیلات عالی بهعنوان پلی برای گذر از آن دوران
و ابزاری برای تاخیر در ورود به بازار کار تلقی شود.
تحصیلات بالا و فرانیاز
بهطور خلاصه میتوان گفت رویکرد به تحصیلات دانشگاهی
در یک دهه پیش رو از یک ابزار برای ارتقای درآمدی
تا حد زیادی به یک هدف تبدیل شده و همین، تعادل بین تحصیلات
موردنیاز برای شغلهای موجود در کشور را بر هم زده است
و اصطلاحاتی مانند تحصیلات موردنیاز، فرانیاز و فرونیاز را از همین
مجرا میتوان در بازار کار ایران ردیابی کرد. تحصیلات فرانیاز
را میتوان بهعنوان کاهش در موقعیت اقتصادی افراد تحصیلکرده نسبت
به گذشته، کمتر شدن تقدم افراد تحصیلکرده برای کسب
شغل نسبت به گذشته یا بهعنوان حالتی که افراد نسبت
به نیاز شغلیشان از تحصیلات بیشتری برخوردارند،
تعبیر کرد که در مطالعات انجام شده در این زمینه، مفهوم اخیر مدنظر است.
نقطه مقابل
در نقطه مقابل، تحصیلات فرونیاز نیز وجود خواهد داشت که افراد،
تحصیلاتی کمتر از نیاز شغلیشان خواهند داشت و حالت سوم،
تحصیلات موردنیاز که افراد تحصیلاتی مطابق با نیاز شغلی
تحصیلات موردنیازشان خواهند داشت. تحصیلات فرانیاز
نتایج نامطلوبی بههمراه دارد و بالقوه پدیدهیی هزینهبر
محسوب میشود؛ بهعنوان مثال در سطح فردی،
تحصیلات فرانیاز ممکن است باعث کاهش درآمد همچنین
کاهش بهرهوری و رضایت شغلی افراد شود. در سطح اجتماعی نیز میتواند
موجب عدم کارایی، بیکاری پنهان و هدر رفت هزینههای آموزشی شود.
برای بررسی این پدیده، گزارشی پژوهشی
برای بررسی این پدیده، گزارشی پژوهشی با محوریت رابطه
بین تحصیلات و شغل در ایران توسط علیاکبر قلیزاده و همکارانش
تدوین شده که نتایج آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در این پژوهش از دادههای مربوط به افراد شــهری شــاغل
اســتخراج شــده از دادههای طرح آمارگیری از ویژگیهای
اجتماعی و اقتصادی خانوار سال۱۳۸۲ استفاده شده و سپس
دستهبندیهای استاندارد شغلی صورت گرفته که بر این
اساس ۲۶دسته شغلی بهدست میآید و سپس در درون هر یک
از دسته شغلها میزان تحصیلات موردنیاز، فرونیاز و فرانیاز مشخص میشود.
در چارچوب این دستهبندی آمارهای ارزشمندی استخراج شده
که براساس آن بهطور متوســـط دریافتی خالص ســـاعتی
افراد برابر با ۹۴\۹۱۴۶هزار ریال بوده اســـت و میانگین
سالهای تجربه و تحصــیل افراد نیز بهترتیب، برابر با ۸۴\۱۷ و ۶۶\۹ اســت.
تحصیلات بالا و فرانیاز
همچنین در هر یک از گروههای تحصیلات فرانیاز، موردنیاز و فرونیاز تغییر
در هر یک از عوامل نیز اطلاعات مفیدی را بازتاب میدهد.
بهعنوان مثال، افراد دارای تحصیلات فرونیاز نسبت
به افراد دارای تحصیلات فرانیاز، بهطور میانگین از سن و تجربه بیشتر
و سالهای تحصیل و دریافتی خالص کمتری برخوردارند.
همچنین در کل جامعه افراد دارای تحصیلات فرانیاز ۴۴۹نفر هستند
که ۰۳\۱۵درصد کل نمونه را تشکیل میدهند و افراد دارای
تحصیلات فرونیاز نیز شامل ۴۸۷نفر میشوند که آنان هم ۳\۱۶درصد
کل نمونه را شامل میشوند و درنهایت، افراد دارای
تحصیلات موردنیاز ۲۰۵۲نفر و ۶۷\۶۸درصد از کل نمونه است.
براساس یافتههای این گزارش، افـراد دارای تحصـیلات
فرانیـاز بهطور متوسـط ۳\۱۲درصـد نســبت بــه کســانی کــه
تحصــیلات مشــابه بــا آنهــا دارنــد و در مشاغلشان تحصــیلاتشــان موردنیــاز اســت،
درآمــد کمتــری کســب میکنند و افــراد دارای تحصــیلات
فرونیــاز بهطور متوسط ۳\۹درصد درآمد بیشتری کسب میکنند.
در ادامه این گزارش میافزاید که بازده سالهای تحصـیل
بـهازای هر سـال تحصـیلات رسـمی در ایران بهطور
متوسـط ۳\۹درصد و بـازدهی تجربـه ۲\۷درصـد بهدسـت مـیآیـد
و مفهـوم آن ایـن اسـت که بهازای هر سال تجربـه بیشـتر،
۲\۷درصـد بـه درآمـد افـراد افـزوده شـده اسـت؛ همانگونه
که هر سال تحصیلات بیشتر ۳\۹درصد به درآمد افراد میافزاید.
همچنین زنان و مجردها و کسـانی کـه در یـک سـال
منتهـی بـه آمـارگیری مهـاجرت داشـتهانـد، درآمــد کمتــری کســب میکنند.
البته مــردان بهطور متوســط ۷\۴۸درصــد درآمــد بیشتری نسبت
به زنان دریافـت میکنند. اثـر تجربـه بـر درآمـد افـراد مثبـت
امـا بـا نرخـی کاهشـی مشـاهده میشود. کاهشـی بـودن
اثـر تجربـه بـر درآمـد افـراد را میتوان از ضـریب منفـی مجـذور تجربه،
نتیجـه گرفـت. همچنـین ضـریب منفـی و معنـیدار اثـر متقابـل
تجربـه و سالهای تحصـیل، نشاندهنده رابطـه جانشـینی
تحصـیلات و تجربـه در ایـن معادلـه است. از نکات جالبتوجه
این بررسی آماری این است که افراد شاغل بهصورت
پارهوقت درآمد بیشتری نسبت به دیگران کسب کردهاند.
گزارش در پایان
گزارش در پایان تاکید میکند توسعه تحصیلات،
بهخصوص تحصیلات عالی در سالهای اخیر در ایران
مسلما منجر به افزایش میانگین تحصیلات نیروی کار در سالهای آینده خواهد شد
که همزمان منجر به افزایش در هر دو گروه تحصیلات فرانیاز و فرونیاز میشود.
تحصیلات فرانیاز و فرونیاز نه تنها مشکلی برای افراد است،
بلکه مشکل بنگاهها در بخش خصوصی و دولتی نیز هست
که در سطح فردی بهصورت کاهش درآمد و رضـایت شـغلی
و در سـطح بنگاهها و دولت بهصـورت کاهش در بهرهوری،
سـود و افزایش هزینهها نمایان میشود و این مطلب ضرورت
دقت و توجه به این موضوع را نمایان میکند، از این رو توصیه میشود
بخش خصوصی با انتخاب روشهای مناسب در انتخاب نیروی کار،
شیوههای کار و تولید و شیوههای سازماندهی در جهت کاهش
این پدیده و درنتیجه، افزایش بهرهوری و سود و کاهش هزینهها قدم بردارد.
دولت نیز میتواند با برقراری تخفیفهای مالیاتی برای بنگاههایی
که از توانایی کارگران بهطور کامل اســتفاده میکنند
یا از طریق اثرگذاری بر هزینههای خصــوصــی تحصیل،
درجهت مقابله با این پدیده حرکت کند. در سطح فردی
نیز بهتر است افراد برای کسب رضایت شغلی بیشتر، درآمد
بیشتر و کسب بازدهی بیشتر از تحصیلات خود، سعی کنند
از شـاخصهای دیگری جز تحصـیلات، بهعنوان علامت برای
نشـان دادن بازدهی خود به کارفرمایان استفاده کرده
و در شغلهایی متناسب با تحصیلات خود مشغول به کار شوند.